ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
سلام بچه ها خوبید؟
هنوز کسی اینجارو میخونه؟
البته حق هم دارید کلا غیب شدم انگار. هر چقدر به عروسی نزدیکتر میشیم جای اینکه کارامون کمتر بشه هی بیشتر و بیشتر میشه.اول یه چیزو بگم سریع.
من واسه انتقالی خیلی خیلی التماس خدارو کردم و هیچ جوره دلم راضی نمیشد زندگیم و تو یه شهر غریب و کوچیک شروع کنم و کلی به همه جا دخیل بستم و التماس کردم ولی نشد.
وقتی که خونمون و تو یه شهر دیگه گرفتیم یه بغض گنده افتاد تو گلوم.
تا تهران تحمل کردم.
رسیدیم تهران بغضم ترکید و بعد کلی گریه پرونده انتقالی و واسه همیشه بستم و به خودم قول دادم با شرایطم کنار بیام.
افتادم دنبال تکمیل جهاز و کارهای دیگه.
تا هفته پیش.
ما معمولا وقتی سر کاریم به هم زنگ نمیزنیم.
یکشنبه من دیدم از علی پنج تا میس کال دارم.
بهش زنگ زدم و گفت بیست و پنج اردیبهشت سال آینده باید خودش و برای کار تو تهران معرفی کنه.
بله انتقالی ما جور شد.
هر چند برای سال آینده است ولی خوشحالم کرد واقعا.
میتونم این هشت ماه و راحتتر تحمل کنم و واقعا برام سورپرایز بود من کاملا ناامید بودم و این برام خیلی خوشحال کننده بود.
انگار هر چیزی بهش فکر نکنی و به حال خودش رها کنی راحتتر پیش میره و زودتر به مقصد میرسه.
خب اینم از این.
بچه ها چرا خرید جهاز انقدرررر سختهههههه؟
چرا تموم نمیشه.
من هی لیست مینویسم میرم میخرم و میام باز کمه.
هنوز پرده نخریدم .
دلمم نمیاد خیلی پول بدم آخه مدل پرده خور خونه ار.ا.ک ما با خونه تهرانمون خیلی فرق داره و واقعا این همه باید پول پرده بدم واسه هشت ماه؟؟
ولی چاره ای ندارم نمیشه خونه بی پرده بمونه که.
اوایل هفته دیگه میریم اتاق خوابمون و میچینیم و ایشالله اوایل شهریور هم میریم خونه رو میچینیم.
بعدش تازه میفتم دنبال خرید وسایل تزیینی.
واقعا رسوم ما دست و پاگیره.
خانواده ها هم نمیذارن اینهارو حذف کنیم و میگن زشته و اینا.
من واقعا از این همه برو و بیا خسته شدم ولی چاره ای هم نیست.
استرس اینکه پول کم نیاریم هم خیلی بهم فشار میاره.
کلا روزهای سختیه.
پرو خام لباس هم رفتم عالی بود و کلی دوسش داشتم و تور هم بلند سفارش دادیم.
لباس دامادی هم خریدیم.
کل میرداماد و تجریش و زیر و رو کردیم بعد دوروز علی رضایت داد و خرید.
اینهارو گفتم برای اینکه ببخشید اگه نیستم و کم میام و کم بهتون سر میزنم و عذر تقصیر.
برام دعا کنید عشقهای من.
پست بعد ایشالله عکس دار و عکس لباس عروس و میذارم البته خامه ها ولی من دوسش دارم
فعلااا