با یکی از کارآموزها چت میکردم.تو پیاماش به خب میگه خو به دیگه میگه دیه.
خیلی دوست داشتم بلاکش کنم.
این چه ادبیاتیه خب
اه
این روزها بیشتر از همیشه سعی میکنم جلوی گریه ام و بگیرم زندگی به بقیه کوفت نکنم.
من خونه بابام اینهام.
علی دنبال کارا.
هم خوشحالم.
هم ناراحت.
هم هیجان دارم.
هم میترسم.
چقدر روزها تند میگذره.
کانادا
تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن
میل به ترکیب یا واکنش یا هر چی میترسم نکن