عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

سلام دوستای خوبم

یه مدت طولانی نبودم.خیلی اتفاقا افتاد.رفتیم عکس اسپرت انداختیم.بد نبود در کل راضی بودم.

کارتهای عروسیمونو سفارش دادیم .

خیلی ساده شد.

خرید عروسیو تا حد زیادی انجام دادیم.

منم کلاس زبان ثبت نام کردم.

فقط جمعه ها.

تو تموم این سر شلوغیها وقت نوشتن داشتم فقط حسش  نبود و انگیزه برای نوشتن نداشتم متاسفانه.

این روزهای نزدیک به عروسی چرا اینجوریه؟؟ 

پر بی حوصلگی.

پر بداخلاقی و خیلی بد متاسفانه.

میخواستم نیام دوباره ناله کنم واسه همین کمتر اومدم.

ولی خب دلیل نمیشه چون اومدم حتما حالم خوب باشه.

اومدم بنویسم شاید بهتر شدم.

بد بودن من هیچ دلیلی هم نداره.

کلا انگار مرض دارم.

هفته گذشته با بچه های دوره لیسانس قرار گذاشیم.

مجموعا 14 نفر شدیم و رفتیم بیرون خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت و رو حال و هوام تاثیر مثبت داشت..

واسع ارشد هم شروع نکردم و گذاشتم بعد عروسی به امید خدا.

یه مدت طولانی نبودم و نوشتنم یکم عجیب  و غریب شد.

تیتر وار نوشتم.

شرمنده...

تو پست بعدی جبران میشه.

ببخشید که به وباتون سر نزدم.

امیدوارم این تنبلی دست از سرم برداره.

فعلا 



دعام کنید.