عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

دلم برای شیراز تنگ شده.

اما شرایطش و نداریم که بریم.

یعنی علی وقت نداره.




سرگرمی جدیدم نقاشی روی سفاله که مثلا بشه دیوار کوب.

هر چی میرم جلوتر قشنگتر میشن کارهام.


فعلا که مشغلوم.




با خواهرم یه بحثی داشتم که اعصابم و بهم ریخت.

دوست ندارم مسایل مربوط بهش و دیگران بهم بگن.

ترجیحم اینه که خودش بگه بهم.

متاسفانه توجیه میکنه

من اصلا اهل بحث نیستم و زود ساکت میشم.



گوشم درد میکنه و حوصله دکتر رفتن ندارم.

تو دکتر رفتن تنبلم.


منتظر شهریورم.

شهریور و خیلی دوست دارممممممممم.

بعدشم که پاییز عزیزم میاد.




تابستون دیگه به احتمال زیاد ایران نیستیم.


نظرات 1 + ارسال نظر
پسرک شنبه 26 مرداد 1398 ساعت 22:55

شیرازی که نیستین؟
شیراز بهشته
من یبار رفتم و عاشقش شدم

گوش رو جدی بگیرید
کلا هر دردی رو جدی بگیرید
من خودم بعد حموم گوشمو با سنجاق تمیز میکنم
گوش پاککن اصلا خوب نیست
موم گوش رو میده پایین جلوی شنوایی رو میگیره

نقاشی روی سفال هم که روح رو سیقل میده
مثل باقی هنر ها
عین این فیلمها عکس عزیزانتون رو بزنید روی سفال بزنید به دیوار باحال میشه

چقدر حرف زدم
بعد دو سه روز غیبت

نه نیستم ولی بعد سفر به شیراز عاشقش شدم.
خداروشکر رفتم دکتر و خوب شدم.
منم عاسق نقاشیم.
نقاشی میکنم از این دنیا کنده میشم انگاری.
خوب کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد