عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

خراب شد


خیلی شیک ومجلسی دعوا کردیم


سر یه چیز بیخود


خداروشکر زنگ زد حرف زدیم الان بهتریممم

میخواستم تا عید دیگه دعوا نکنیمااا

ولی نشدد

اشکال نداره از الان


پی نوشت :دوست نازنینی که گفتی نظرتو تایید نکنم اومدم وبت و تو پست  15بهمن واست نظر گذاشتم عزیز دلم.منتظرتم.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آقا من اینو بگم و برم دیگه.

ما یه گروه تلگرامی داریم که همه بچه های خوابگاه که همو میشناسیم هستیم.یه دختری هست که دوست یکی از بچه ها بود و من زیاد روش شناخت ندارم.

ایشون شش ماهی هست که عقد کردن.یه مدتیه با نامزدش مشکل پیدا کرده و میاد عمومی میگه و راهنمایی میخواد 

خب من خودم خیلی شده که راهنمایی بخوام

حتی چند بارم اینجا تقاضای کمک کردم از بچه ها

واقعاااا هم بهم کمک کردن دوستای گلم.

چون آدم تو مشکلات مغزش قفل میکنه یا خیلی از تجربیات چون واسه بار اوله یکم گیج میشیم. تو گروه ما چند تا از بچه ها هستن که عروسی کردن و خیلی تجربیات خوبی دارن.

خلاصه ما به این دختر هر چی میگیم ابن کارو کن میگه کردم جواب نمیده اینو بگو میگه نه شوهر من اینجوری بگم بدش میاد باید اونجوری بگم

میگن برو مشاور نهه لازم نیست الان.. 

یه دو ماهی هست که هر هفته این بساطو داریم.

اوایل من خودم یه راهکارایی میدادم ولی دیدم نه این خانوم احساس میکنه علامه دهره و منم ساکت شدم.

تو این دو ماه حرف تمام بچه هارو رد کرده.  اوایل هفته اومد داغون و زار گفت شوهرش سر یه جریانی زده تو دهنش و کلی فحشش داده.

دیگه بچه ها یکم دلداری دادن و شروع کردن گفتن به اینکه اینجوری نمیشه و باید فکر اساسی کرد.

ایشونم طبق روال قبلی تمام نظراتو رد فرمودند.

خب درددددد ....

چته تو عزیزم؟؟؟؟؟

 اگه راهکار میخوای خب حرف گوش کن اگه نمیخوای لطف کن به کسی نگو عزیزم. دوما اگه تو کار بلد بودی رابطه ات هر روز بدتر نمیشد.

والله بخدا ما هروز مشاوره ایمو هی از این و اون کمک میگیریم باز این وضع و حالمونه.

البته من فقط اینجا مشکلاتمو میگم و پیش مشاور.

پیش دو تا از دوستای صمیمیم هم درد و دل میکننم  فقط و البته اینجا.

البته به نظر من تقصیر کار دخترست.کسی که انقدرررررر خیره سرو لجبازه معلوم مشکل داره دیگه.

خلاصه الان دیدم تو گروه بحثشون داغه منم اومدم راجع بهش پست بذارم چون خودم  فقط بهش میگم خدا بزرگه عزیزم امیدوارم زود مشکلت حل بشه و... تمام.

به نظر من خوبه که هر چند وقت یکبار با یه فرد بیطرف صحبت کنیم و ببینیم اون نظرش راجع به ما چیه نه اینکه همش فکر کنیم کارمون درسته و یه دونه ایم.

البته با خودمم هستمااا.من خدایی  اخلاق گند خیلییییی دارم ولی زود اشتباهاتمو میپذیرم و با آغوش باز انتقاد پذیرم.

چون به شدتتتت توصیه و نصیحتای اطرافیانم تو بهبود زندگیم کمک کرده.

به نظرم پافشاری رو بدخلقیا که تو وجود همه آدمها هست فقط باعث تنهایی ما میشه.

همینجا از خدا میخوام همیشه دوستای خوب جلو راهم بذاره که هرزگاهی بگن هی مهسا خانوم  حواست باشه داری کج میری.

آمین.

فهلا دوس جونام.


شمال

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حال بد

ساعت 3 رفتم مشاوره.

تا به حال همچین مشاوره هایی نیومده بودمو فقط مشاور خانواده رفته بودم.

یک ساعت تموم صحبت کردیم.

در آخر یه سری سوال راجع به شرایط جسمیم پرسیدوتشخیص دپریشن حاد داد.

بهش توضیح دادم من چهار سال پیش سر یه قضیه ای یه دوره افسردگی داشتمواسم قرصاموگفتمو"گفتم که الان اصلا حالم مثل اون روزا نیست و قشنگ میفهمم سالمم.

من اون موقع حتی حال حموم رفتنم نداشتم.

دیگه پرسید قضیه چیه که منم شرح کامل دادم.

و ایشون یهو از دپریشن حاد تغییر تشخیص دادن به در خود ماندگی...

راستش تا اینجا همش داشتم  تودلم بهش میخندیدم که اصلا نمیفهمه و چرا اومدم اینجا و پولمو و ریختم تو جوبو وهمش منتظر بودم جملشوتموم کنه تا منم پا شم بیام بیرون که یهو یه حرفی زد که احساس کردم بیشتر کف بینه تا مشاور..

بهم گفت تا رویا بافیو راجع به ب تموم نکنی وضع همینه...

نگفت ب رو فراموش کن گف رویا بافیتوتموم کن...

از کجا فهمید من یک ساعت قبل خواب همش دارم تو ذهنم خیال میبافم.

ازم پرسید همسرت میدونه گذشتتو که من گفتم مو به مو.

گفتم یه سال اول دوستی رابطه مامعمولی بود ومثه دو تا دوست بودیمومن واسش درد دل میکردمو وقتی که بعد یک سال ازم خواستگاری کردمن جا خوردم گفت بهم میخام جفتمون گذشتتوفراموش کنیم.

گفتم به خاطر شرایطم پدر ومادرم دوست داشتن سریع ازدواج کنم تا دوباره هوایی نشم و من تقریبا تحت فشار پذیرفتم.

گفت شوهرت بی نظیره

قدرشوبدون

تمام اذیتوآزارایی که تواین دو سال عقدمون سرش آوردم از جلو چشمام رد شد

بی محلیام بی تفاوتیام صبوریاش

ازت بدم میا دکه انقد ضعیفی فقط بلدی ناله کنی فقط ادعا داری ولی هیچی نیستی

مگه طلب داری ازش که توقع داری که هر

غلطی کنی باز دوستت داشته باشه

کی هستییی؟؟؟؟؟

الکی باهاش دعوا کنی بی دلیل و بعد بگه جا درد و دل دعوا نکن بگو حرفاتو من میشنوم

تو هر 10 تا پی امش ازت قول میگیره غصه نخوری.

با آهنگ غمگین بغض میکنی دستتو میگیره و آهنگو عوض میکنه و الکی حرف میزنه که تو یادت بر ه

تو اتاقت باهاش دعوا میکنی وهلش میدی و میزنی تو صورتش سرخخخخ میشه از عصبانیت ولی میشینه تا آروم بشی بعد بره..

برات گل میخره نرگسومریم چون خاطره بد داری میندازیشون دور هیچی نمیگه تو لیاقتشو نداری نداریییییی

همه میگن علی چرا لاغر شده چرا موهش داره سفید میشه چقد نسبت به عکس عقدتون پیر شده وهمه اینا تقصیر توااا

اامیدوارم بمیری فوقش شش ماه گریه میکنه بعد میره سر زندگیش دختره از حود راضی

به درک که به اون نرسیدی تو که حالت بد بود گه خوردی زنش شدی
















میخوام عوض شم و جبران کنم خدایا کمکم کن.