عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

من نمیتونم کپسول بخورم یادمه خودم کلی یه بنده خدایی که سختش بود قرص بخوره رو مسخره میکردم الان تازگیا میخوام کپسول بخورم همش حالم بهم میخوره.

پس نتیجه میگیریم هرگز کسی و مسخره نکنیم شاید خودمان مسخره تر باشیم!!!!

راستی سلام خوبید؟

فردای بعد از نوشتن اون پست ویروس من و درنوردید.

چه ویروسیم بود.

یه دستگاه تو بدن من سالم نمونده بود.

سر درد شدید.

بدن درد افتضاح  و گلاب به روتون میاوردم بالا.

حالا علیم گفت تا یک نمیاد خونه.

یعنی در عرض دو ساعت کامل افتادم.

خودم با بدبختی دربست گرفتم رفتم دکتر که گفت ویروسه ‌

بهم سرم داد و قرص سرما خوردگی و ژلوفن!!!

گفت دارو نداره دوره اش طی بشه خوب میشی.

دیگه تا سرم و زدم رفتم خونه ۱۲/۳۰ شد.

تو راه برگشت علی زنگ زد گفت کجایی که گفتم دکتر بودم و تو راهم.

رسیدم خیلی تو خودش بود و کلا پکر بود.

منم که مریض غش کردم تا 5 صبح که از گرما بیدار شدم و دیدم بعلهههه تب کردم.

تا هفت صبح نخوابیدم از درد و تب و لرز...

علیم گفته بود صبح زود نمیره و ساعت 2 میره.

دیگه صبح که بیدار شد شروع کرد به غر غر که چرا تنها رفتی مگه هرکی هر کیه و ال و بل.

منم مریض بودم و کم خوابیده بودم یهو به خودم اومدم دیدم وسط خونه وایسادم و دارم داد و بیداد میکنم.

و یکسری کارهای دیگه که نمیگم که اگه بگم فکر میکنید بنده دیوانه زنجیریم.

خلاصه که بدجور دعوا کردیم و اونم وسطش رفت.

منم هم ویروسی بودم و هم هوم سیک شده بودم کل اون روز به گریه زاری گذشت.

تا 7 که اومد یه زنگ هم نزد حضرت آقا که حالم و بپرسه.

ولی اومد عادی رفتار کردیم و به روی خودمون نیاوردیم اصلااا

علی رغم این همه ناله الکی خوشحالم و دلیلش و نمیدونم واین روزها با تمام مریضیها و  اعصاب خردیها بی دلیل حالم خوبه.

با علیم رابطه  ام خوب نیست زیاد و تو جنگ سردیم ولی من خوشحالم.

حالا نمیدونم شاید کلا رد دادم.




پی نوشت: با دیدن زوج عاشق چه حسی دارید؟

حسرت

حسادت

ذوق میکنید 

چه جورر هستید؟

پی نوشت ۲:خانمهای خونه دار انگیزه تون برای ادامه زندگی چیه؟

لطفا نگیدبچه با تشکر.

پی نوشت ۳: اینکه یکی تو کوچه بغلی به دوستش فحش میده و اون وقت به شمابرمیخوره دلیلش  چیه زودرنجید یا افسرده؟؟؟؟

دلیل پراکنده نوشتنم اینه که این حرفها تو سرمه ولی کسی نیست بهش بزنم ‌و من اینجا میگم.

متاسفانه دچار خودسانسوری شدم.

اولین باریه که یه چیزی شده  و خواستم بنویسم ولی نشد یعنی روم نشد.

درس نمیخونم متاسفانه.

حسش نیست.

فعلا شبتون بخیررر.



نظرات 4 + ارسال نظر
بانو پنج‌شنبه 2 دی 1395 ساعت 19:44 http://manvahamsaram94.blogfa.com

سلام عزیزم
جریان اون وبلاگه واسم حالب شد
میشه ادرسشو بذاری

سلام عزیزممممم چشم برات میذارم

شهرزاد چهارشنبه 24 آذر 1395 ساعت 23:36 http://deltangekhodamam.blogsky.com

این وبلاگو منم میخوندم!!! دقیقا همینوهااا
که میگفت واسه شوهرش و هووش حتی صبحونه آماده میکرده قبل رفتن به محضر :-| ادرسشو یادم رفته ولی

دقیقااااا با چه آب و تاب و افتخاریم میگفت چه کارهایی میکنه...
اگر بخوای برات میذارم آدرسشو
اگه میخوای رمزت و بده بهم

مهسا ر ب یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 09:28 http://mahsa6812.blog.ir

به به تازه عروس ♥
عزیزم حسابی مواظب خودت باش که مریض نشی اونم تو این شرایط که از مادرت اینا هم دوری
عیب نداره این دعواها بزودی از دلت درمیاد
وایییی دور از جون اگه من جای اون خانومه بودم قطعا تا الان دق کرده و مرده بودم
- من زوج عاشق که می بینم ذوق می کنم
-فحش و کوچه بغلی که بهم برمیخوره بخاطر اینه که انتظارم از مردم بیشتر از ایناس و واقعا دوس ندارم هیچ کس توی ملا عام و بلند به کسی فحش بده
قشنگ معلومه تو سرت کلی حرف برای گفتن و نوشتن هست، امیدوارم هرچه زودتر روبراه بشی

سلام مهسا دلم یه گوش شنوا میخواد که از همه جا باهاش حرف بزنم دوست دارمممم یه دوست صمیمی داشته باشم

بانو شنبه 20 آذر 1395 ساعت 13:18 http://manvahamsaram94.blogfa.com

سلام عزیزم
چه بد که سرماخوردی
کاملا درکت میکنم عزیزم
منم از صبح چهارشنبه سرماخوردم اونم از نوع ویروسی
هنوز که هنوزه حالم خرابه
اولین باره اینجور سرما خوردم

سلام بانو مردم تا خوب شدمممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد