عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

خوابم نمیبره.

سه تا بطری ..  برامون سوغاتی آورده بودن.

امروز دیدم دو تاست.

یعنی اون یکی و کی برده؟  کجا برده؟؟؟اصلا تو این چند ماه تنهایی مهمونی نرفته.

یعنی من نمیدونم که رفته.

یعنی اگه که رفته باشه به من نگفته ...

میگفتن

همه ی مردها زیر آبی میرن 

من باور نمیکردم...

حالا  دارم به جمله ی همه ی مردها حتما یه بار خیانت میکنن فکر میکنم....

(حالا دور از جون  خواننده های مرد وبلاگ)



البته برخلاف تصورم ناراحت نشدم یکم بهت زده ام..

من علی و خیلیییی ساده میدیدم...

ازش نمیپرسم چون اگه میخواست بهم میگفت.

نمیخوام سوال جوابش کنم خوشم نمیاد فکر کنه دارم کنترلش میکنم.

کنترل نکرده اش اینه وای  به روزی که کنترل بشه.. 




نظرات 4 + ارسال نظر
Sanaz دوشنبه 19 آذر 1397 ساعت 11:41

ازش بپرس عزیزم
چون شک و تردید توی دلت باعث فاصله میشه
سعی کن بعدش که قضیه رو فهمیدی زیاد تندی نکنی که باعث اعتماد بشه و همیشه همه چیز رو بهت بگه
آره بخدا ما دخترا ساده ایم

من خیلی آدم خونسردیم تو اینجور مسائل ولی میپرسم حتما جدیدا مخفی کاریاش زیاد شده

پسرک یکشنبه 18 آذر 1397 ساعت 21:55

شایدم بخشیدش به کسی

یاد آهنگ سوغاتی خدابیامرز افتادم

وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه ی دیدن میرسه
هرچی که جاده اس رو زمین به سینه ی من میرسه
....

از دست تو پسرک
من عاشق این اهنگم

روزهای زندگی من یکشنبه 18 آذر 1397 ساعت 14:09

اتفاقا ازش بپرس. اینکه کنجکاوی توی زندگی اون نیست. یه سوال ساده در مورد یه سوغاتی مشترک. شاید به کسی هدیه داده

میخوام بی تفاوت باشم ولی حق با شماست باید بپرسم

فری خانوم یکشنبه 18 آذر 1397 ساعت 09:38

خوبه طاقت میاری .. من بودم می پرسیدم

من خیلی تخسم تو این شرایط

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد