عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

تو رو دربایستی استادم یه مقاله قبول کردم برای ترجمه.

فردا هم دوره خونه ی عمه ی علی دعوتم.

اگه نرم ناراحت میشن.

برم هم از کارم میمونم.

روم نشد حالا که کارم بااستادم تموم شده کارش و رد کنم.

نمیتونم نه بگم اصلا.

کاش الان چهارشنبه بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
Sanaz چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت 13:50 http://sanazstory.blogfa.com

یک ساعت یک ساعت و نیم برو
و زود برگرد
اگه مقاله به درد بخوری و به درد آینده ات میخوره که عالیههه
توام مثل منی نمی تونی نه بگی
و چقدر این بده

نه لال میشم این موقع ها

پسرک سه‌شنبه 20 آذر 1397 ساعت 22:46

اگر کمکی از ما بر میاد بگید
جدی میگم
از گوگل هم میشه خیلی کمک گرفت
به شیوه آزاد ترجمه اش کنید راحتتره

ممنون پسرک عزیز آخه یه بخشی از کتاب بود
مهمونی و و نرفتم کارم انجام شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد