عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی
عروس پاییز

عروس پاییز

زن قوی

ده روز تموم  وقتم و گذاشتم برای ترجمه ی یه کتاب.

حالا استادم میگه نمیشه اسم دو مترجم بخوره.

از صدو هفتاد صفحه صد صفحه اش کار منه حالا میگه نمیشه

خیلی شیک پیچوند من و.

میگه دستمزدت هر چقدر باشه پرداخت میکنم منم گفتم لازم ندارم من به خاطر پول این کارو نکردم.حالا انگار پولش چقدر هم میشه.

کمرو چشم و گردن من داغون شد استاد صاحب رفرنس با ترجمه ی خودش شد.




برگی جدید به حماقتهای من اضافه شد...

نظرات 6 + ارسال نظر
گلبهی چهارشنبه 10 بهمن 1397 ساعت 03:03 http://golbehi977.mihanblog.com

عزیزم ناراحت شدم
حق داری ناراحت باشی

ممنون عزیزم

Sanaz دوشنبه 24 دی 1397 ساعت 19:25

بگو نه من سهم شما رو میدم و به اسم خودم چاپش میکنم
فکر میکنه چون استاد باید سرت کلاه بزاره
چه حیف شد
کاش نداده بودی بهش ترجمه رو

بعد از گرفتن کار این حرفهارو زد
اشتباه ازمن بود باید یا قرارداد میبستم یا سفت و سخت اتمام حجت میکردم.

باران چهارشنبه 12 دی 1397 ساعت 04:52 http://hezaro1shabebarane.mihanblog.com

چه بی انصاف من بودم ترجمه ها رو بهش نمیدادم

اول تحویل دادم بعد اینجوری شد

فری خانوم شنبه 8 دی 1397 ساعت 14:37 http://656892.blogsky.com

وای چقدر بی انصاف انسانیت روبه انقراضه واقعا

بله متاسفانه

روزهای زندگی من جمعه 7 دی 1397 ساعت 19:51

منم همین کلاه دو سال پیش سرم رفت.به من گفت انتشاراتی گفته اگه میخواید اسم دو نفر روی جلد بیاد باید سهم چاپ کتابشم بده. به من گفت سه تومن بده تا اسمتو بزارم. منمدستم خالی بود.هفتصدتومن داد پامو برید

قبلش گفته بود پول باید بدم منم مشکلی نداشتم ولی گف ناشر کلا با این موضوع مخالفت کرده.
منم بحث نکردم

پسرک جمعه 7 دی 1397 ساعت 19:20

کوتاه نیاید
جلوی این آدم بی صفت
چقدر راحت دسترنج یکی دیگه رو میدزدن

خیلی خیلی حالم بده ولی واقعا کاری از من برنمیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد